اميرعلي عزيز مااميرعلي عزيز ما، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

نبض زندگي

خونه عزيز فريده

امشب با عمه مريم و عمو امير و بچه ها رفتيم خونه عزيز فريده كه طبق معلول سه نفري خونه رو زير و رو كردين و كلي بازي كردين و با گوش ندادن به حرف مامان كلي مامان مونا رو حرص دادي.موقع خداحافظي هم داستان هميشگي گريه كردن پشت عمه مريم اينا رو شروع كردي .خلاصه انقدر گريه كردي كه عمو امير طاقت نياورد و بردش تو ماشين خودش تا دم خونه خودمون بيارتت نزديكاي خونه دوباره چشمت به آبميوه و بستني افتاده بود و درخواست بستني كرده بودي وقتي هم عمه مريم به عمو امير گفته بود وايستا براش بستني بخريم كلي عمه رو بوس كرده بودي.خلاصه وايستاديم بستني خورديم ولي خوب موقع خداحافظي دوباره شما تو ماشين گريه سر دادي و مامان مونا رو حسابي كلافه تر كردي.خدا كنه زودتر اين عادت...
27 تير 1396

پسر بلا

وقتی دل مامان مونا خوشه که پسر عسلش تو اطاقش مشغول بازی هست اونوقت با دیدن این منظره از اطاق آه از نهادش خارج میشه. ...
19 تير 1396

خونه مامانی

امروز بعدازظهر مامان مونا کلی کار داشت و بابا عباس و مامان فرخ اومدن مهد دنبالت. اول با هاشون رفته بودی میدون تره بار و بلال دیده بودی و مامان فرخ هم برات خریده بود و روی گاز برات سرخ کرده بود و خورده بودی . بعدم کلی بادی با دایی و خاله کرده بودی و حسابی بهت خوش گذشه بود . ...
12 تير 1396

چرخ و فلك

امروز بعدازظهر سه نفري رفتيم پارك انديشه و آقا پسرمون براي اولين بار سوار چرخ و فلك شد.چرخ و فلك نوستالژي زمان كودكي من و بابا محمد.ياد بچيگيمون به خير آقاي چرخ و فلكي ميومد تو كوچه و داد ميزد چرخ و فلكيه و ما بچه ها هم مثل قرقي ميرفتيم سمتش.البته مامان مونا اكثرا از پنجره نگاه ميكرد و غصه ميخورد چون مامان و باباش سركار بودن و مامان مونا از ظهر كه از مدرسه ميومد تا بعدازظهر تو خونه تنها بود و اجازه رفتن تو كوچه رو نداشت.زمان مامان مونا بچه ها حرف گوش كن بودن وقتي چيزي رو اجازه نداشتن نبايد انجام ميدادن نميدونم شايد سختگيري هاي مامان و باباهاي قديم باعث شده كه الان كه بچه هاي قديم خودشون مامان وبابا شدن به بچه ها راحت ميگيرن.البته زماني كه ما...
10 تير 1396

سفر انزلي

براي تعطيلات عيد فطر با عمه مريم وعمو امير و بچه ها و عزيز رفتيم انزلي.يكشنبه صبح زود راه افتاديم و نزديكاي رودبار يه جا براي خوردن صبحانه ايستاديم و بعد ديگه نزديكاي ساعت ١ انزلي بوديم ولي چون خيلي مسافر اومده بود أكثر جاهاي خوب پر شده بود.دو ساعت گشتيم و به نتيجه نرسيديم رفتيم ناهار خورديم و بعد دوباره دنبال جا رفتيم كه بالاخره يه جاي خوب پيدا كرديم.جالب اين بود پسرعزيزمون با ديدن دريا لباساشو تو همين ماشين دراورد مامان مونا كه اين موضوع رو پيش بيني كرده بود لباساي مخصوص دريا رو جلو دست گذاشته بود و سريع رفتيم سمت ساحل و آب بازي، بعد از آب بازي حسابي اومديم ويلا و استراحت كرديم و چون خيلي خسته بوديم بعد از شام سريع خوابيديم.دوشنبه صبح هم ر...
8 تير 1396

پاساژ گردي

امروز بعدازظهر با بابا محمد رفتيم پاساژ شاپرك كه برات كفش بخريم ايندفعه از يه مسيري رفتيم كه دوباره چشمت به پارك نخوره.اونجور كه تعريف ميكردن پاساژ نبود و نتونستيم كفش بخريم فقط براي پسرمون ماشين گرفتيم و تو پاساژ گشتيم بعدم براي شام رفتيم مرغ سوخاري تهران.   ...
2 تير 1396

شيرين كاري

پسر قشنگمون امشب رفته بود سر كشو لباساي زمستونيش و كلاهش رو برداشته بود و تو اين گرما سرش كرده بود و يه كاسه ماستم جلوش و ماست ميخورد.چند شب پيشم كشو رو خالي كرده بود نشسته بود توش فندق ميخورد.عاشقتم كه با وجود تو تميزي خونه پر .مرتب بودن كشوها پر، ...
2 تير 1396

هندوانه خوري

كلاس شنا براي پسر عزيزمون يكي از بهترين و لذت بخش ترين تفريحاتش هست.سانس كلاس از ساعت ١١:٣٠ تا ١٢:٣٠ هست كه آقاي اميرعلي خان تو سانس خودش اول ميره تو استخر و نيم ساعت بازي تقريبا انجام تمرينات به صورت نصفه و نيمه بعدم كه از آب بيرون مياد و ميره سراغ ميوه خوردن كه ميوه مورد علاقه اميرعلي هندوانس.بعد از هندوانه خوري تقريبا ديگه سانس كلاس تموم ميشه براي همين پسر قشنگمون يه سانس ديگه رو تو آب ميمونه و حسابي بازي ميكنه .انقدر خسته ميشه كه مسير خونه تا ماشين رو ميخوابه و چون به خاطر اينكه پنج شنبه ها معمولا همه از محل كارشون زودتر تعطيل ميشن ما تو ترافيك زياد ميمونيم و تو اين فاصله پسر عزيزمون استراحت ميكنه و قواي جسماني كسب ميكنه.حالا بيچاره ماما...
2 تير 1396

عضو جديد خانواده

امشب سورنا جون پسر عمو مسعود به جمع ما اضافه شد و پسر قشنگمون صاحب پسرعمو شد.قدمش مبارك و پر خير باشه.اميدورام علاوه بر رابطه خوني و پسرعمويي هر دو دوستاي خوبي هم براي همديگه باشن.   ...
1 تير 1396
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نبض زندگي می باشد